جدول جو
جدول جو

معنی ده خواجه - جستجوی لغت در جدول جو

ده خواجه
(دِهْ خوا / خا ج)
دهی است از دهستان سیریز بخش زرند شهرستان کرمان. واقع در 63هزارگزی شمال باختری زرند. سکنۀ آن 266 تن. آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(نَ خوا / خا جَ)
از یاران و ملازمان امیرزاده محمدسلطان بن جهانگیربن امیرتیمور گورکان. و نیزرجوع به حبیب السیر چ کتاب خانه خیام ج 3 ص 513 شود
لغت نامه دهخدا
(دِهْ نَ خوا / خا ج)
دهی است از دهستان فرامرزان بخش بستک شهرستان لار. واقع در 36هزارگزی جنوب باختر بستک. 104 تن سکنه دارد. راه آن فرعی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(اَ قَ)
نیکخواه. خواهندۀ نیکی و بهی. آنکه نیکی کسان خواهد
لغت نامه دهخدا
(دِهْ رَ / رِ)
کاری که همه مردم ده با هم انجام دهند چون حفر جوی و ساختن بنایی. (یادداشت مؤلف) ، وجهی که همه می پردازند. (در لهجۀ بختیاری) (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از دل خواه
تصویر دل خواه
((~. خا))
هرچیز که مطلوب باشد، آرزو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دل خواه
تصویر دل خواه
مطلوب
فرهنگ واژه فارسی سره